کتاب خلق یا نفرت، یکی از الهامبخشترین کتابها برای فعالکردن خلاقیت درونی شماست. دن نوریس معتقد است تمام انسانها خلاق هستند و تنها کافی است مانعی که او با عنوان «نفرت» از آن یاد میکند، از سر راه خلاقیتشان کنار برود تا بتوانند کاری کنند، بیافرینند و به جهان هستی چیزی اضافه کنند.
کتاب خلق یا نفرت را دکتر علیرضا دهقانی به همراه محمدمهدی محمودی به فارسی ترجمه و نشر کانون ترجمان سابق (نورندبوک فعلی) آن را با مجوز رسمی از مؤلف کتاب، منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب خلق یا نفرت میخوانیم:
اگر کارها به مشکل بر نمیخورند، پس به اندازه کافی نوآوری نمیکنید. (ایلان ماسک)
بهانهها در اصل دروغند. قویترین اسلحه نفرت این است که شما را متقاعد کند مسائل حقیقت ندارند، تا به این وسیله شما را از دست به کار شدن باز دارد. نفرت، دلایلی به ظاهر منطقی برای انجام ندادن کاری به شما ارائه میدهد. اکثر اوقات پوچترین ایدهها را دارد. اکثر اوقات دلایلاش احمقانه است، اما ذهن راه مضحکی برای موجه جلوه دادن حتی پوچترین ایدهها دارد.
ذهن به راحتی فریب می خورد. در حقیقت، با اندک پچ پچهای متقاعد کننده از ندای درونی، ذهن باور میکند همه چیز واقعی است. همان طوری که ماکسول مالتز در کتاب تاثیرگذارش سایکوسایبرنتیکس اشاره میکند، مغز میتواند طوری فریب داده شود که باور کند چیزهایی غیر واقعی وجود واقعی دارند. تنها چیزی که نیاز دارد، تکرار پیوسته است. مغز نمیتواند بین چیزی که از طریق تکرار مداوم با یک خاطره واقعی آموخته است، تمایز قائل شود. چیز مزخرف قدرتمندی است، این طور نیست؟
این میتواند خوب یا بد باشد. اگر شما به نفرت اجازه دهید افسار گسیخته ۲۴ ساعته و هفت روز هفته در ذهن شما جولان دهد، هر حرفی که بزند باور میکنید. اما اگر هر بار آن را متوقف کنید شانس رهایی از دستش را خواهید داشت. نفرت باهوش نیست. غریزی و قابل پیش بینی است. اگر تغذیه شود قدرتمند است. اما اگر کنترل شود بی قدرت خواهد بود. بیایید نگاهی به برخی از بهانههایی بیاندازیم که نفرت آنها را برای متوقف کردنتان از انجام کارها به کار میگیرد.
وقت کم است.
تنها حقیقت موجود درباره نداشتن وقت کافی در یک روز، این است که ما همگی یک میزان زمان داریم. هر چیزی غیر از این، داستانی است که نفرت برای ممانعت شما از خلق می سازد. این یکی از پاسخها در گروهی است که پیشتر به آن اشاره کردهام :
«همیشه میخواستم کسب و کاری آفلاین یا آنلاین راه بیاندازم، اما دریافتم که اینکار تمرکزم را برهم میزند، فرزندانم را سرزنش نمیکنم، اما با وجود خانواده وقت آزاد کمی دارم.»
درست است، بزرگ کردن فرزندان چالشی فوق العاده است، چرا که با حضور آن نیازهای زیاد دیگری به زندگی اضافه میشود. وقتی نفرت تلاش در اصرار به کم بودن وقت شما دارد، حقایقی هم هستند که میتوانید به آنها بیاندیشید :
۱- همه ما در روز به یک میزان وقت داریم (حتی خواننده مشهور بیانسه)
۲- اگر شما در کشوری که همه چیز در آن رایگان است زندگی میکنید، در این صورت وقت تماما رایگان خواهد بود و شمائید که تصمیم میگیرید وقتتان را به چه کارهایی اختصاص دهید. به عنوان پدر دو فرزند بی نظیر، تصمیم گرفتم بخش زیادی از وقتم را به آنها اختصاص دهم. احتمالا، به اندازه مردم عادی تلویزیون نگاه نمیکنم، در عوض، به غیر از نوشتن کتاب و سخنرانی در کنفرانسها، از وقت آزادم برای مدیریت سه کسب و کارم استفاده میکنم. کل زمان رایگان است – این شمائید که تصمیم میگیرید چگونه آن را به کارهای مختلف تخصیص دهید.
۳- بیشتر نتایج خلاقانهمان زمانی روی میدهند که در حال انجام کاری نیستیم. بسیار شبیه به چگونگی رشد ماهیچههای یک بدنساز حرفهای در ۲۱ ساعتی از روز که تمرین نمیکند. در این بازه غیرفعال است که کار واقعی اتفاق میافتد. به همین دلیل است که بهترین ایدهها در زمان استراحت به ذهن شما میرسند، زمانی که حال و هوایی عوض میکنید و در تعطیلات هستید. یا حتی زمانی که در حال دوش گرفتن هستید.
۴- تحقیقات نشان داده است نوازندگان ممتاز ضرورتا زمان بیشتری را به تمرین اختصاص نمیدهند. فقط آنها در طول زمان تمرین پربارتر هستند. یاد بگیرید چگونه از وقتتان پربارتر استفاده کنید تا بتوانید وقت آزاد بیشتری برای انجام کارهای دیگر بیابید. ابزارها و تکنیکهای بهره وری زیادی وجود دارند که گروه وسیعی از مردم از آنها استفاده نمیکنند. مواردی مثل انجام تنها یک کار در آن واحد؛ انجام پروژههای کوچکتر؛ رهگیری پیشرفتتان در حین انجام کار، تعیین هدف؛ انجام کار در بازههای زمان بندی شده بدون هیچ وقفهای در آن؛ و افزودن پاسخ گویی؛ همه روشهای اثبات شدهای برای بیشینه کردن بهرهوری شما در یک بازه زمانی کوتاه هستند.
۵- زمانی که با کمبود وقت روبرو هستید، بهره وریتان افزایش مییابد. اغلب، این زمانی است که حقیقتا شروع به یافتن اولویتها میکنید. وقتی درگیر چالش راه اندازی استارتاپ در هفت روز بودم، در عمل به آن پی بردم. هر روزه حدودا یک ساعت را به تماسهای زنده اختصاص میدهم و به طور پیوسته گروه فیس بوکیام را مدیریت میکنم. سه کسب و کار را اداره میکنم، و مهمتر از آن همیشه برای خودم چالشی و هدفی در آن تعیین نموده و برای نیل به آن با دیگر اعضا گروه مشارکت میکنم. در آخرین چالش، ده هزار کلمه پایانی این کتاب را در شش روز نوشتم. شگفت انگیز است تا به این حد میتوانم موثر بوده و مادامی که درگیر چالشی هستم وقت کمتری را صرف فیس بوک و اسنپ چت کنم.
متمرکز و پربار بودن به شما در خلاص شدن از شر بهانه «با چالش زمان روبرو هستم» کمک نموده و شما را در همان ابتدا یک امتیاز از نفرت پیش میاندازد.
در این لحظه، ممکن است به این واقعیت حیرت آور پی ببرید که واقعا زمان زیادی در اختیار دارید، که میتواند اولویت بندی برای انجام کارهایتان را سخت کند. این دقیقا نقطه مقابل همان چیزی است که نفرت به شما میگوید، که شما به اندازه کافی وقت ندارید. هوشمندانهتر کار کنید، اولویت بندی کنید، به این ترتیب با خلق بیشتر در مسیر غلبه بر نفرت قرار خواهید گرفت.
به یاد داشته باشید، بهره وری خلاقیت را تکثیر میکند. اگر وقتتان از بیشتر مردم کمتر است، از این بابت سپاسگزار باشید و به سر کارتان برگردید. شما انگیزه پر بازدهتر و در نتیجه خلاقتر شدن را دارید.
خلق یا نفرت
دن نوریس
بدون نظر